کد مطلب:141773 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

خروج حر از کوفه
«شیخ ابن نما» گزارش كرد: هنگامی كه حر از قصر ابن زیاد در كوفه خارج شد تا به استقبال امام بیاید، ندایی را شنید كه از پشت سر می گوید: «ای حر! تو را به بهشت بشارت باد» او به پشت سر نگریست و كسی را ندید با خود گفت: «به خدا قسم، این بشارت نیست در حالی كه من اسیر به جنگ حسین هستم». او پیوسته این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی كه خدمت امام رسید و آن داستان را بازگو كرد. امام به او فرمودند: «تو به واقع به پاداش و نیكی راه یافته ای». [1] .


امام در یكی از خطابه های كوتاه خود این گونه حر را آگاه كرد: «الا حر یدع هذه الماظة من دنیاكم...؛ آیا آزادمردی نیست كه واگذارد این ریزه ی غذای داخل دهان را (ته مانده منافع دنیا را كه شبیه به ریزه ی غذای دهان است) برای ها آن؟» [2] شاید این سخن حسین علیه السلام بود كه انقلاب و طوفان ظلمت براندازی را در افكار و اندیشه حر به پا ساخت.


[1] روي الشيخ ابن نما: ان الحر اخرجه ابن زياد الي الحسين و خرج من القصر نودي من خلفه ابشر يا حر بالجنة. قال: فالتفت فلم ير احدا، فقال في نفسه، و الله، هذه بشارة و انا اسير الي حرب الحسين، و ما كان يحدث نفسه في الجنة، فلما صار مع الحسين قص عليه الخبر، فقال له الحسين: «لقد اصبت اجرا و خيرا». مثير الاحزان، ص 59 و 60.

[2] تحف العقول، ص 292؛ الانوار البيهة، ص 101. ترجمه از كتاب المنجد، ترجمه محمد بندرريگي، ج 2، ص 1712.